غرور گفتـــ...
غرور گفت :غیر ممکن است
تجربه گفت :خطرناک است
عقل گفت :بیهوده است
اما...
دل زمزمه کرد :امتحانش کن!
منم زمزمه کردم :تو خفه شو لطفا!!
:|
- ۱ نظر
- ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۰۴
غرور گفت :غیر ممکن است
تجربه گفت :خطرناک است
عقل گفت :بیهوده است
اما...
دل زمزمه کرد :امتحانش کن!
منم زمزمه کردم :تو خفه شو لطفا!!
:|
ز تفریحات سالم ما این بود که بعد از اینکه با آهنربا آشنا شدیم
به زور میخواستیم قطبهای همنام آهنربا رو به هم بچسبونیم اما نمیشد...
البته من که هنوز قانع نشدم و کماکان به تلاش خودم ادامه میدم!
یادتونه بچه که بودیم تا توى یه جمعى میرفتیم حوصله نداشتیم،
خجالت میکشیدیم بابا مامانمون میگفتن :سلام کردى به عمو؟
ما هم مثل خر تو گل میموندیم!
یهو طرف به دروغ میگفت :بعععععله، سلامم کرد پسر/دختر گل!!!!
عاشق این ادما بودم، دمشون گرم
تو جا تخم مرغى یخچال شماهم
کرم و پماد و شربت سینه و معده پیدا میشه
یا فقط ما اینجوری هستیم؟؟؟
همون وقتی که ترجیح داده شد به جای تابلوی ” از سرعت خود بکاهید “
از سرعت گیر استفاده بشه
بشر فهمیده بود که به شعورش امیدی نیست.
از من بپرسند بهترین، زیباترین، شجاع ترین، محبوب ترین، داناترین، عاقل ترین ادم کیه؟ انگشتمو به طرفت تو دراز می کنم و می گم این نمی تونه باشه ...
:))))))))))))))))))))))))
شبا ک ما میخوابیم...
البته ما ک نمیخوابیم
شمام ک با شناختی ک من ازتون پیدا کردم نمیخوابین
ب نظرم دیگه وختشه ک پلیسا شبا بخوابن
ما هستیم همه چی امن و امانه..