بد شانسی
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۳:۴۳ ب.ظ
ساعت دوازده شب داشت برف میومد و ما هم خوشحال که فردا تعطیله، یهو برف قطع شد بارون اومد برفا آب شد، بارونم بند اومد کم مونده بود نصف شبی خورشید شروع کنه به تابیدن
:|
- ۹۲/۱۱/۰۹
ساعت دوازده شب داشت برف میومد و ما هم خوشحال که فردا تعطیله، یهو برف قطع شد بارون اومد برفا آب شد، بارونم بند اومد کم مونده بود نصف شبی خورشید شروع کنه به تابیدن
:|
مى خواهم گره بخورم در تو ! آنقدر سخت که با دندان بازم کنى!!!
کاش بارانی ببارد قلبها را تر کند
بگذرد از هفت بند ما صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها
رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند
بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را
شاخه های خشک بی بار دعا را تر کند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت
سرزمین سینه ها تا نا کجا را تر کند
چترها تان را ببندید ای به ساحل مانده ها
شاید این باران که می بارد شما را تر کند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام.