رنج هست، مرگ هست، اندوه جدایی هست، اما آرامش نیز هست، شادی هست، رقص هست، خدا هست. زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است. زندگی همچون رودی بزرگ که به دریا می رود، دامان خدا را می جوید . خورشید هنوز طلوع میکند فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آویخته است : بهار مدام می خرامد و دامن سبزش را بر زمین می کشد : امواج دریا، آواز می خوانند، بر میخیزند و خود را در آغوش ساحل گم میکنند. گل ها باز می شوند و جلوه می کنند و می روند . نیستی نیست . هستی هست . پایان نیست. راه هست. تولد هر کودک، نشان آن است که : خدا هنوز از انسان ناامید نشده است .
رنج هست، مرگ هست، اندوه جدایی هست،
اما آرامش نیز هست، شادی هست، رقص هست،
خدا هست.
زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است.
زندگی همچون رودی بزرگ که به دریا می رود،
دامان خدا را می جوید .
خورشید هنوز طلوع میکند
فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آویخته است :
بهار مدام می خرامد و دامن سبزش را بر زمین می کشد :
امواج دریا، آواز می خوانند،
بر میخیزند و خود را در آغوش ساحل گم میکنند.
گل ها باز می شوند و جلوه می کنند و می روند .
نیستی نیست .
هستی هست .
پایان نیست.
راه هست.
تولد هر کودک، نشان آن است که :
خدا هنوز از انسان ناامید نشده است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ[گل][گل]
خدا
نه برای خورشید
و نه برای زمین
بلکه برای گل هایی که برایمان می فرستد ,
چشم به راه پاسخ است .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ[گل][گل]
سلام
اینا از سروده های "رابیندرانات تاگور " بودن .
خودم واقعا لذت بردم .خواستم شما رو هم شریک کنم.[لبخند]